فلک را جور بیاندازه گشتست
جهان را رسم و آیین تازه گشتست
هزار امروز هم آواز زاغ است
گل از بیرونقیها خار باغ است
نه خندان غنچه نه سرو از غم آزاد
نه گل خرم نه بلبل خاطرش شاد
غم دیرینه گر در سینه داری
چه غم گر باده دیرینه داری
دو چیز انده برد از خاطر تنگ
نی خوش نغمه و مرغ خوش آهنگ
فلک را عادت دیرینه این است
که با آزادگان دائم به کین است
میرزا نصیر اصفهانی